سال هشتاد و هشت، هرکداممان بیتی روی کاغذی نوشته و به در یخچال خوابگاه چسبانده بودیم. ده سال بعد از آن، در حیاط حافظیه برای هم فال میگرفتیم، غزلهایی آمد حاوی همان دو بیت. به هم نگاه میکردیم و میپرسیدیم چطور میتواند اتفاقی باشد؟
و فقط این نبود. در حالی که داشتیم در حیاط حافظیه قدم میزدیم، «ع» پرسید: «اگر برق اینجا برود چه میشود؟» چند دقیقه بعدش که سر مزار خواجه به فاتحه خواندن ایستاده بودیم، برق رفت. دیدیم چه میشود.
درباره این سایت